اناجیل واعمال رسولان رسالات پولس رسول رساله عبرانیان رساله یعقوب رسالات پطرس رسول رسالات یوحنا رسول رساله یهودا کتاب مکاشفه
انجیل متی رومیان افسسسیان دوم تسالونیکیان عبرانیان یعقوب اول پطرس اول یوحنا یهودا مکاشفه
انجیل مرقس اول قرنتیان فیلیپیان اول تیموتاوس دوم پطرس دوم یوحنا
انجیل لوقا دوم قرنتیان کولسیان دوم تیموتاوس سوم یوحنا
انجیل یوحنا غلاطیان اول تسالونیکیان تیطس
اعمال رسولان فلیمون
فهرست کلام خدا: عهد جدید X   پنجره را ببندید




انجیل متی (فصل ۲۲)


1وعیسی توجّه نموده، باز به مَثَلها ایشان را خطاب کرده، گفت، 2 ملکوت آسمان پادشاهی را ماند که برای پسر خویش عروسی کرد. 3 و غلامان خود را فرستاد تا دعوتشدگان را به عروسی بخوانند و نخواستند بیایند. 4 باز غلامان دیگر روانه نموده، فرمود، دعوتشدگان را بگویید که، اینک، خوان خود راحاضر ساخته‌ام و گاوان و پرواریهای من کشته شده و همه‌چیز آماده است، به عروسی بیایید. 5 ولی ایشان بی‌اعتنایی نموده، راه خود را گرفتند، یکی به مزرعه خود و دیگری به تجارت خویش رفت. 6 و دیگران غلامان او را گرفته، دشنام داده، کشتند. 7 پادشاه چون شنید، غضب نموده، لشکریان خود را فرستاده، آن قاتلان را به قتل رسانید و شهر ایشان را بسوخت. 8 آنگاه غلامان خود را فرمود، عروسی حاضر است؛ لیکن دعوت شدگان لیاقت نداشتند. 9 الآن به شوارع عامّه بروید و هر که را بیابید به عروسی بطلبید. 10 پس آن غلامان به سر راه‌ها رفته، نیک و بد هر که را یافتند جمع کردند، چنانکه خانهٔ عروسی از مجلسیان مملّو گشت. 11 آنگاه پادشاه بجهت دیدن اهل مجلس داخل شده، شخصی را در آنجا دید که جامه عروسی در بر ندارد. 12 بدو گفت، ای عزیز چطور در اینجا آمدی و حال آنکه جامه عروسی در بر نداری؟ او خاموش شد. 13 آنگاه پادشاه خادمان خود را فرمود، این شخص را دست و پا بسته بردارید و در ظلمت خارجی اندازید، جایی که گریه و فشار دندان باشد. 14 زیرا طلبیدگان بسیارند و برگزیدگان کم. 15 پس فریسیان رفته، شورا نمودند که چطور او را در گفتگو گرفتار سازند. 16 و شاگردان خود را با هیرودیان نزد وی فرستاده، گفتند، استادا می‌دانیم که صادق هستی و طریق خدا را بهراستی تعلیم می‌نمایی و از کسی باک نداری زیرا که به ظاهر خلق نمی‌نگری. 17 پس به ما بگو رأی تو چیست. آیا جزیه دادن به قیصر رواست یا نه؟ 18 عیسی شرارت ایشان را درک کرده، گفت، ای ریاکاران، چرا مرا تجربه می‌کنید؟ 19 سکّهٔ جزیه را به من بنمایید. ایشان دیناری نزد وی آوردند. 20 بدیشان گفت، این صورت و رقم از آن کیست؟ 21 بدو گفتند، از آنِ قیصر. بدیشان گفت، مال قیصر را به قیصر ادا کنید و مال خدا را به خدا! 22 چون ایشان شنیدند، متعجّب شدند و او را واگذارده، برفتند. 23 و در همان روز، صدّوقیان که منکر قیامت هستند نزد او آمده، سؤال نموده، 24 گفتند، ای استاد، موسی گفت، اگر کسی بی‌اولاد بمیرد، می‌باید برادرش زن او را نکاح کند تا نسلی برای برادر خود پیدا نماید. 25 باری در میان ما هفت برادر بودند که اوّل زنی گرفته، بمرد و چون اولادی نداشت زن را به برادر خود ترک کرد. 26 و همچنین دوّمین و سوّمین تا هفتمین. 27 و آخر از همه آن زن نیز مرد. 28 پس او در قیامت، زن کدام یک از آن هفت خواهد بود زیرا که همه او را داشتند؟ 29 عیسی در جواب ایشان گفت، گمراه هستید از این رو که کتاب و قوّت خدا را در نیافته‌اید، 30 زیرا که در قیامت، نه نکاح می‌کنند و نه نکاح کرده می‌شوند، بلکه مثل ملائکه خدا در آسمان می‌باشند. 31 امّا دربارهٔ قیامت مردگان، آیا نخوانده‌اید کلامی را که خدا به شما گفته است، 32 من هستم خدای ابراهیم و خدای اسحاق و خدای یعقوب؟ خدا، خدای مردگان نیست، بلکه خدای زندگان است. 33 و آن گروه چون شنیدند، از تعلیم وی متحیّر شدند. 34 امّا چون فریسیان شنیدند که صدّوقیان را مجاب نموده است، با هم جمع شدند. 35 و یکی از ایشان که فقیه بود، از وی به طریق امتحان سؤال کرده، گفت، 36 ای استاد، کدام حکم در شریعت بزرگتر است؟ 37 عیسی وی را گفت، اینکه خداوند خدای خود را به همهٔ دل و تمامی نفس و تمامی فکر خود محبّت نما. 38 این است حکم اوّل و اعظم. 39 و دوّم مثل آن است، یعنی همسایهٔ خود را مثل خود محبّت نما. 40 بدین دو حکم، تمام تورات و صُحُف انبیا متعلّق است. 41 و چون فریسیان جمع بودند، عیسی از ایشان پرسیده، 42 گفت، دربارهٔ مسیح چه گمان می‌برید؟ او پسر کیست؟ بدو گفتند، پسر داود. 43 ایشان را گفت، پس چطور داود در روح، او را خداوند می‌خواند؟ چنانکه می‌گوید، 44 خداوند به خداوند من گفت، به دست راست من بنشین تا دشمنان تو را پای‌انداز تو سازم. 45 پس هرگاهداود او را خداوند می‌خواند، چگونه پسرش می‌باشد؟ 46 و هیچ‌کس قدرت جواب وی هرگز نداشت و نه کسی از آن روز دیگر جرأت سؤال کردن از او نمود.




تفسیر فشرده آیات



1 مَثَل جشن عروسی، سومین مثلی است که عیسی خطاب به فریسیان و رهبران مذهبی قوم یهود عنوان می¬دارد. دو مَثَل دیگر در (متّی۲۸:۲۱-۴۴)آمده اند. 2 جشن عروسی، کنایه از برقراری ملکوت خداوند است. در اینجا خدای پدر(پادشاه سرمدی) برای مسیح(پسر خدا و شاهزاده) جشن باشکوهی(عروسی و اتحاد ابدی مسیح با کلیسا) برگزار می کند. اعضای این ملکوت کسانی هستند که به مسیح شخصا ایمان می¬اورند و مسیح بر آنها پادشاهی می¬کند و در نهایت به آنها حیات جاودانی می بخشد. مدعوین اولیه این ملکوت، قوم خاص خدا یعنی یهودیان بودند. 3 در زمانهای قدیم معمولا دعوت میهمانان در دو مرحله صورت می¬گرفت؛ ابتدا چندین هفته قبل از جشن عروسی از آنان دعوت رسمی به عمل می¬آمد و در مرحله دوم در روز برگزاری نیز مجددا برای یادآوری و اعلام ساعت مقرر به مدعوین اطلاع رسانی می¬شد. در این مَثَل مشخص است که مدعوین خصومت شخصی با پادشاه داشتند و با شرکت نکردن در جشن عروسی پسر پادشاه، نفرت و عدم تمکین خود را نسبت به وی ابراز ¬داشتند. جالب است که رهبران مذهبی قوم یهود و مخصوصا فریسیان هرچند که در ظاهر بسیار خداپرست بودند ولی در واقع خدا را دوست نداشتند زیرا در غیر این صورت به عیسی مسیح که فروغ جلال و مظهر کامل ذات خدا بود ایمان می¬آوردند و محبت میورزیدند(یوحنا۱:۱-۱۲، ۴۲:۸-۴۸). 4-6 محبت و صبر خدا به اندازه ای است که با وجود سخت دلی و بی ایمانی ایشان بار دیگر از آنان دعوت به عمل می¬آورد ولی ایشان با بی اعتنایی به دنبال برنامه های خویش هستند. حتی نسبت به فرستادگان پادشاه با بی احترامی رفتار نموده و بعضی را به قتل رساندند. توجه کنید که قوم یهود و رهبران مذهبی آنها در طول تاریخ همچنان که مسیح در مَثَل قبلی( متی۳۳:۲۱-۴۱) به آن اشاره می¬کند؛ انبیا و خادمین خدا را جفا داده و بسیاری از آنان را به قتل رسانده بودند و در نهایت مسیح را نیز مصلوب کردند و حتی شاگردان مسیح و رسولان او را نیز آزار دادند و برخی را به شهادت رساندند. 7 بالاخره خداوند برای این اعمال گستاخانه(کشتن مسیح و جفای رسولان)، داوری سختی را بر قوم یهود و مخصوصا شهر اورشلیم و معبد معروفش که باعث فخر آنان بود رقم زد، به طوری که در (۷۰میلادی)رومیان با بی¬رحمی شهر اورشلیم و معبد با شکوه آن را آتش زده و طبق نبوت مسیح (متی۲:۲۴) با خاک یکسان کردند و صدها هزار یهودی را به قتل رساندند. 8و9 قوم یهود پیغام نجات و حیات جاودانی مسیح را رد کرده و نپذیرفتند و به عیسی به عنوان مسیح موعود خود ایمان نیاوردند. نتیجتاً خدا این فرصت عالی را به تمام امتها و ملل دنیا داده است تا به مسیح ایمان آورده و وارث حیات جاودانی گردند. پیغام انجیل مختص قوم و ملل خاصی نیست و خدا، همه مردم دنیا را برای ورود به ملکوت آسمان دعوت می¬ کند. 10و11 بنابراین همه بدون آمادگی قبلی و هرگونه تهیه ای به این جشن ملکوت خدا وارد می گردند. طبعا چونکه مدعوین و میهمانان بدون آمادگی می¬آیند و هیچ تهیه ای ندیده اند؛ لباس و پوشش آنها برای جشن عروسی پسر پادشاه مناسب نیست و حتما باید لباس گرانقیمت و زیبایی که پادشاه برای همه مدعوین آماده کرده است را بپوشند این تنها شرط ورود به این جشن عروسی است و هیچ کس بهانه ای برای نپوشیدن این لباس را ندارد زیرا پادشاه برای همه مهیا ساخته است. در اینجا مسیح نشان می¬دهد که ورود به ملکوت خدا و پادشاهی وی بدون تلاش و کوشش انسانی و عدالت فردی مهیا شده است. خداوند، ما را که انسانهایی گناهکار و شایسته داوری و مرگ جاودانی هستیم و عدالت انسانی ما ناقص و همچون لباسی کهنه و زشت است با ردای عدالت کامل مسیح مزین میسازد و اجازه حضور به درگاه خود را به ما می¬دهد. مسیح جریمه گناهان مارا بر روی صلیب متحمل شد و عدالت کامل خود را حساب ما می¬گذارد تا با عدالت کامل و بی¬نقص مسیح به این جشن عروسی داخل شویم. 12-14 شخصیت و پیغام مسیح در طول تاریخ مردم بسیاری را به خود جذب کرده است ولی متاسفانه کم نیستند کسانی که خود را پیرو مسیح می¬دانند ولی حاضر نیستند نفس خود را انکار کرده صلیب خود را برداشته و به دنبال مسیح بروند. این افراد هنوز بر اعمال انسانی و عدالت شخصی خود پافشاری می¬کنند. در این مثل لباس عروسی همان عدالت کاملی است که خدا از طریق فیض مسیح برای ایمانداران واقعی آماده کرده است ولی اگر همچنان جامه پاره و کهنه عدالت انسانی در نظر ما برازنده ملکوت آسمان است شایستگی ورود به ملکوت مسیح را نداریم. در نهایت سرنوشت چنین فردی با دشمنان مسیح یکی خواهد بود. بنابراین عده بسیاری پیغام انجیل را شنیده و حتی شاید ظاهرا و به طور سطحی به آن ایمان می آورند ولی برگزیدگان یا ایمانداران واقعی کسانی هستند که نفس خود را انکار کرده صلیب خود را برداشته و به دنبال مسیح می¬روند و برای نجات از گناه و مرگ و کسب حیات جاودانی کاملا به عدالت مسیح و کار عظیم مسیح بر روی صلیب توکل می¬دارند. 15 علمای مذهبی قوم یهود تنها یک فکر در سر می¬پروراندند که آن هم به قتل رساندن مسیح بود. در روزهای آخر خدمت مسیح مخصوصا هفته آخر درگیریهای لفظی فریسیان و صدوقیان با مسیح به اوج خود رسیده بود. آنها از بیم از دست دادن قدرت، ثروت و موقعیت اجتماعی ـ سیاسی خود حتی حاضر بودند با دشمنان خود نیز مصالحه کنند تا هدف مشترک خود یعنی به قتل رساندن مسیح را عملی بسازند. گروه سیاسی هیرودیان متشکل از افرادی بودند که از پادشاهی یا حکومت فرزندان هیرودیس بزرگ که دست نشانده امپراتوری روم بودند حمایت می¬کردند و فریسیان از آنها متنفر بودند. قابل توجه است که هیرودیس آنتیپاس(یکی از فرزندان هیرودیس بزرگ و والی جلیل) نیز به دنبال قتل مسیح بود(لوقا۳۱:۱۳). صَدوقیان نیز که گروه لیبرال مذهبی بودند و اداره معبد خدا در اورشلیم را به عنوان کاهنان بر عهده داشتند؛ در جستجوی قتل مسیح بودند زیرا مسیح را تهدیدی بر علیه منافع خود می-دیدند. صدوقیان فقط به تورات موسی (بخصوص ده فرمان موسی) اعتقاد داشتند و به زندگی پس از مرگ و فرشتگان و مواردی از این قبیل ایمان نداشتند. ولی جالب اینجاست که در آخرین روز حضور مسیح در معبد اورشلیم، این سه گروه(فَریسیان ،صَدوقیان و هیرودیان) در تلاش برای دستگیری و نابودی مسیح با هم متفق شدند تا او را به نحوی با حکومت روم درگیر سازند و وی را دشمن امپراتور روم جلوه دهند. همچنین سعی می کردند با سوالات مذهبی او را در تله بیاندازند و وی را نزد مردم به عنوان کسی که شریعت موسی و سنن یهود را زیر پا می¬گذارد معرفی نمایند. 16 این تعریف و تمجیدها صرفا برای تحریک مسیح بود تا بر علیه امپراتوری روم سخنی بر زبان آورد و او را به دام انداخته، تحویل حاکم رومی دهند. 17 سوال مطرح شده بسیار زیرکانه و حساب شده بود زیرا اگر مسیح به آن جواب مثبت می-داد به همه اعلام می¬کردند که عیسی حامی منافع مردم و قوم یهود نیست و او را به عنوان یک خائن تلقی کرده محکوم می-کردند و اگر عیسی جواب منفی می¬داد در این صورت علیه امپراتور روم بود و آنها عیسی را به عنوان یک شورشی نزد رومیان معرفی می¬کردند که سعی دارد مردم را بر علیه روم بشوراند که طبعا حکم آن اعدام بود. 18 مسیح از ریاکاری و دسیسه های آنها کاملا باخبر بود( یوحنا۲۴:۲و۲۵). 19 دینار سکه نقره رومی و مزد یک روز کارگر ساده در زمان مسیح بود. تصویر و نام تیبریوس امپراتور روم بر روی سکه حک شده بود و عموما یهودیان، بدلیل تنفری که نسبت به رومی¬ها و به خصوص قیصر(امپراتور) که خود را خدا می¬دانست داشتند از آن سکه ها کمتر استفاده می¬کردند و به جای آن از سکه یهودی به نام «شَکیلْ» استفاده مینمودند. به همین دلیل مالیات تحمیلی رومیان نه تنها از نقطه نظر مالی بلکه از نظر مذهبی نیز نزد یهودیان منفور بود زیرا یهودیان، رومیان را قومی بت پرست، گناهکار و کافر می¬دانستند. 20-22 همان گونه که نقش و صورت امپراتور روم بر روی پول نشان دهنده این است که نهایتا وی مالک آن می¬باشد. کلام خدا در(پیدایش۲۶:۱و۲۷ )صراحتا اعلام می¬دارد که انسان به شباهت خدا آفریده شده است( بدین معنی که انسان برخی صفات و ویژگی های الهی را داراست). بنابراین به نحوی نقش و اثر خدا بر روی انسان حک شده است و در نهایت خداوند مالک اوست و انسان باید از وی اطاعت نماید. یک مسیحی باید در قلمرو سیاسی و اجتماعی از حکومت اطاعت نماید و به قوانین احترام بگذارد ولی در هر شرایط باید از خدا اطاعت نماید. طبعا وقتی که این دو با هم تلاقی نمایند؛ اطاعت از خدا بر اطاعت از حکومت و انسان اولویت دارد(اعمال رسولان۱۸:۴-۲۱؛ رومیان ۱:۱۳-۷؛ اول پطرس ۱۳:۲-۱۷). توجه کنید که در نهایت تمام قلمروها چه مادی و چه روحانی متعلق به خداست و او فرمانروای مطلق جهان است. ولی این اراده خداست که حکومتها نیز در روند تاریخ انسانی نقشی ایفا کنند؛ هرچند اکثر حکومت ها بر خلاف کلام خدا عمل می کنند و گاهی ضد خدا هستند¬. 23 در مورد صدوقیان به بخش نهایی توضیحات(متی۱۵:۲۲) مراجعه شود. 24-28 این سوال برای مضحک جلوه دادن قیامت از مردگان و زندگی پس از مرگ طرح شده است. احتمالا صدوقیان این سوال را بارها و بارها برای دست انداختن و مسخره کردن فریسیان متعصب مطرح کرده بودند ولی این بار هدف آنها از طرح این سوال بی اعتبار کردن تعالیم مسیح در مورد نجات و حیات جاودانی بود. سوال مطرح شده، در مورد فرمانی در عهد عتیق(لاویان۵:۲۵-۱۰)است که برای تداوم نسل شخص متوفّی و مواظبت از بیوه و مایملک اوست. فریسیان درک روشنی از چگونگی حیات پس از مرگ نداشتند و صرفا فکر می¬کردند زندگی پس از مرگ به نحوی ادامه زندگی کنونی است و برای همین صدوقیان با طرح این سوال آنها را در مخمصه قرار می¬دادند. 29 مسیح به این امر اشاره می¬کند که مشکل اصلی، عدم درک صحیح کلام خدا و طبیعت الهی است که منجر به بدعتها و اعتقادات غلط می¬گردد. در واقع قیامت از مردگان جز تعالیم اساسی کلام خداست و این قدرت خداست که این را ممکن می¬سازد. 30 در قیامت و حیات پس از مرگ، ازدواج و تولید مثلی وجود ندارد و در این امر، انسانها همچون فرشتگان خواهند بود. توجه کنید که انسانها تبدیل به فرشته نمی¬شوند بلکه در این امر خاص تولید مثل و ازدواج، مانند فرشتگان خواهند بود. همچنین مسیح با اشاره به فرشتگان به وجود آنها تاکید می¬ورزد تعلیمی که صدوقیان به آن باور نداشتند. 31و32 نقل قولی از (خروج۶:۳). جالب است که استدلال مسیح در رابطه با قیامت مردگان از تورات موسی بود که صدوقیان به آن باور داشتند ولی معنی آیه ای که مسیح به آن اشاره می¬کند را درک نکرده بودند زیرا که خدا، خدای مردگان نیست بلکه خدای زندگان است. توجه کنید که خداوند خطاب به موسی در آیه مورد نظر می¬گوید «من خدای ابراهیم و اسحق و یعقوب هستم» وی در مورد زمان حال سخن می¬گوید در حالی که در زمان موسی، ابراهیم و اسحق و یعقوب وفات یافته بودند (مرقس۱۸:۱۲-۲۷؛ لوقا۲۷:۲۰-۴۰). نکته دیگری که از این آیه برداشت می¬شود؛ نام خداوند در عهد عتیق یعنی «یَهُوَه» است که به معنای «هستم آنکه هستم» می¬باشد یا به عبارتی «من هستم» یعنی خدایی که نه تنها موجودی است ازلی و ابدی بلکه تمامی هستی و وجود از وی سرچشمه گرفته است. او سرچشمه حیات، زندگی و قیامت است که خود بیان کننده وضعیت نهایی تمام کسانی است که به خدا ایمان و توکل دارند. مسیح در (یوحنا۲۵:۱۱) می¬گوید «من قیامت و حیات هستم. هرکه به من ایما ن آورد ،اگر مرده باشد زنده گردد». 33 بدین ترتیب مسیح با این پاسخ قاطع، صدوقیان را نیز مغلوب ساخت. توجه کنید که عکس العمل انبوه مردم در قبال گفتار یا اعمال مسیح در این رویداد و در بسیاری از موارد دیگر فقط حیرت، شگفتی و تعجب است (متی۲۸:۷). در حالی که واکنش صحیح یهودیان می¬بایست ایمان و توکل به عیسی و پذیرش وی به عنوان مسیح موعود، نجات دهنده و خداوند می بود. 34 فریسیان برای به دام انداختن مسیح با هم مشورت می کنند و این شورای آنها بر علیه مسیح خداوند در واقع انجام بخشی از پیشگویی(مزامیر۲:۲)است که در (اعمال رسولان۱۸:۴-۲۳) به صورت دیگری به تصویر کشیده شده است. توجه کنید که تمام وقایع فصل ۲۲ انجیل متی در هفته آخر زندگی مسیح و روز چهارشنبه یعنی دو روز مانده به مصلوب شدن مسیح اتفاق افتاد. 35 «فقیه» به معنای متخصص و خبره در قوانین عهد عتیق است، که نام «کاتب» نیز به آنها اطلاق می¬شد. کاتب برای خوانندگان امروزی معنای دیگری را در ذهن تدایی می¬کند ولی در واقع این اشخاص فقیه یا خبرهٔ قوانین و شریعت بودند و الهیات فریسیان بر مبنی تفسیر کاتبان از فرامین و شریعت عهد عتیق استوار بود. 36 فریسیان امیدوار بودند که پاسخ مسیح بر خلاف شریعت، فرامین موسی و عهد عتیق باشد تا بدین ترتیب او را نزد مردم کافر و ضد موسی معرفی کنند و به راحتی او را به قتل محکوم نمایند. آنها از شورش مردم می¬ترسیدند زیرا تصور می¬کردند که عامه مردم طرفدار مسیح هستند که البته تصور باطلی بود زیرا که عامه مردم فقط علاقه مند به معجزات مسیح بودند و ابداً علاقه¬ای به تعالیم مسیح و انجیل وی نداشتند. 37 جواب مسیح به آنها از دل تورات و از (تثنیه۵:۶) است. این در واقع بخشی از دعای ( שְׁמַע יִשְׂרָאֵל‎ Shema Yisrael) (به عبری به معنای «بشنو ای اسرائیل») است که جزء دعای روزانه یهودیان است (تثنیه۴:۶). 38-40 محبت کامل نسبت به خدا و محبت کامل نسبت به دیگران که مسیح از (لاویان۱۹:۱۸) نقل می کند در واقع بنیان و اساس کامل دینداری ، پرستش خدا و پیروی از اصول الهی است. توجه کنید که ده فرمان موسی به دو بخش عمده تقسیم می¬گردد؛ چهار فرمان اول ارتباط انسان با خدا را نشان می¬دهد که باید بر مبنای محبت کامل باشد و شش فرمان دیگر چگونگی ارتباط انسان با دیگران را نشان می¬دهد که می-بایست بر مبنای محبت کامل باشد. بدین ترتیب کل تورات در همین دو فرمان خلاصه می¬گردد. جالب اینجاست که طبق(مرقس ۳۲:۱۲و۳۳)این فقیه، حقانیت پاسخ مسیح را تصدیق می¬کند و انگار متاثر از تمامی وقایع آن روز، تا حدی نظری مساعد نسبت به مسیح پیدا می¬کند به طوری که مسیح به وی می¬گوید «از ملکوت خدا دور نیستی». بعد از واقعه فریسیان دیگر جرات نمی¬کنند تا از مسیح سوال کنند. 42-45 باور عموم یهودیان در مورد مسیح موعود این بود که وی پادشاهی پر جلال از نسل داوود خواهد بود و از این نظر به وی پسر داوود نیز می¬گفتند. با وجود این فریسیان و علمای مذهبی یهود درک بسیار ناقصی از طبیعت و سرشت مسیح موعود داشتند؛ آنها درک نمی کردند که اگرچه مسیح از نظر نسب نامه از نسل داوود و به اصطلاح پسر داوود بود(اشعیا ۱:۱۱؛ ارمیا۵:۲۳) ولی در عین حال وی خداوند داوود نیز بود (مزامیر۱:۲۱). مسیح با نقل قول از این آیه تاکید می¬کند که این مزمور داوود هرچند که نوشته داوود پادشاه است ولی وحی روح القدس بوده و در نتیجه کلام زنده و مقتدر خداوند است و می¬بایست به دقت به محتوای آن توجه داشت. در این آیه کاملا روشن است که مسیح موعود نه تنها از نسل داوود است بلکه بسیار بالاتر از آن ، وی خداوند می-باشد. طبیعت مسیح بسیار پیچیده تر از نظر ساده و معمول یهودیان بود که او را پادشاهی پر جلال با طبیعت انسانی می-دانستند. عیسی در اینجا نشان می¬دهد که او هم طبیعت انسانی و هم طبیعت الهی دارد. او همزمان هم انسان و هم خدا است که البته این بحث بسیار پیچیده تر از آن بود که فریسیان بتوانند آن را درک کنند و آن را کفری بزرگ تلقی می¬کردند. این یکی دیگر از دلایلی بود که به دنبال قتل عیسی مسیح بودند( مرقس ۶۱:۱۴-۶۵).

فصول 1 2 3 4 5 6 7
انجیل متی 8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28

راهنمایی           پنجره را ببندید X

با کلیک روی شماره آیات، تفسیر آنها را انتهای متن مطالعه کنید و با کلیک مجدد روی شماره آیات در بخش تفسیر به مکان اول در متن کتاب مقدس برگردید. برخی از آیات به دلیل وضوح معنایی تفسیر نشده اند و با کلیک روی شماره آنها اتفاقی نمی افتد.
همچنین با کلیک روی کلمات آبی رنگ و نگاه داشتن ماوس روی آنها در متن کتاب مقدس اطلاعات بیشتری در مورد آن کلمه در پنجره ای دیگر ظاهر می شود که با حرکت ماوس از روی کلمه آبی رنگ، آن پنجره بسته می شود.